سیده سوفیاسیده سوفیا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

سوفیاقشنگ ترین بهانه زندگیم

لیست عروسی هایی که دخترم شرکت داشته

1:عروسی آقارضا وشقایق جون(نوه پسرعمه اقاجون):باغ باربدواقع درکمالشهرکرج روزجمعه139306014 2:عروسی آقای محمدحسین کریمانی ومهری جون(پسرهمکارآقاجون):تالارامپراطورغرب واقع درتهران روزشنبه13930615 3:عروسی حمیدرضا وفاطمه جون(پسرپسردایی عزیزمامانی):تالاریزدواقع دریزدروزچهارشنبه13930619 ...
22 شهريور 1393

سومین مسافرت سوفیاکوچولو

روزسه شنبه هجدهم شهریورماه من وبابایی وآقاجون ومادربزرگ که با بابایی ازمشهداومده بودودایی معین وشمادخترکوچولوی عزیزم به یزدرفتیم.وفردای اون روز هم به عروسی حمیدرضاپسرپسردایی عزیزمامانی رفتیم.وروزجمعه هم با بابایی واقاجون ودایی وشما وعزیزمامانی ازیزدبه تهران اومدیم.ساعت یک راه افتادیم وساعت هفت صیح رسیدیم.چون بابایی خیلی کارداشت همون روزمن وشما وبابایی به سمت مشهدراه افتادیم.واین اولین مسافرت سه تایی بود.قربون دخترخوشگلم برم که منوتوهیچ مسافرتی اذیت نکرد. ...
22 شهريور 1393

گالری تصاویرازبدوتولدتا....

من برای یک حمام آب گرم حاضرم     وای آب بازی چه حالی میده   دخترم عافیت باشه   خواب بعدازیک دوش آب گرم می چسبه من ازاین پوشک استفاده می کنم مدل های خوابیدن ازبدوتولد:     نورچشامواذیت می کنه           چقدرهواسرده           چه خواب بدی.من میترسم....     &nbs...
7 شهريور 1393

واکسن دوماهگی

شنبه یکم شهریوربود .توخونه اقاجون کلی مهمون بود.  خانواده دایی حمیدوخاله سارا وپسرش پنج شنبه صبح رسیدن و از طرف دیگه بابایی ومادربزرگت که پنج شنبه ظهررسیده بودن واین اولین ملاقات شمابابابایی بعدازدوماه بودتااون روزبابایی شماراازطریق برنامه اسکایپ تواینترنت می دیدوهمه دوست داشتن واکنش دیدن تو وبابایی رابعداین مدت طولانی ببینن.بابایی بادیدنت کلی بغلت کردوبوسیدت وتوهم براش لبخندمیزدی وخودتوبیشترتودلش جا میکردی.همون روزنوبت واکسنت هم بود بابایی چون خیلی خسته راه بودازش خواستم که کمی استراحت کنه. ساعت ده ونیم  صبح همون روزمن واقاجون برای زدن واکسن سه گانت به سمت انستیتوپاستورراه افتادیم.بعدازرسیدن به مرکزواکسیناسیون اقاجون رفت ...
7 شهريور 1393
1